به که روی آوری؟
ابراهیم اخوی
توانمندی ما جوششی درونی دارد. زمانی قدرت اجرای کارهای بزرگ را در خود مییابیم که از روحیهای عالی و ظرفیتی والا برخوردار باشیم. در توسعه توانمندی نیز، عوامل بسیاری نقش دارند که میتوانند هدفگذاری و موفقیت در رسیدن به آرمانهای واقعی ما را قابل دسترسی نمایند. فردی که تمام همتش با تکیه بر افرادی مثل خود خلاصه میشود، در مقایسه با شخص دیگری که تلاش و کوشش خویش را محور موفقیت قرار داده، تفاوتهای چشمگیری دارند. همچنین در یاری گرفتن از توان دیگران هم چنین تفاوتی هست. هر قدر تکیهگاه فرد محکمتر و حمایت او قطعیتر باشد، توان خطرپذیری و پایداری هم فزونتر میشود. با توجه به این مقدمه، سخن ارزشمند امام جواد علیهالسلام معنا مییابد. حضرت میفرماید: «مَنِ انقَطَعَ إلى غَيرِ اللّه ِ وَكَلَهُ اللّه ُ إلَيهِ؛ هر كه به غير خدا رو كند، خداوند او را به همان وا گذارد». روشن است میان دو نفری که حامیانی چون خدا و یکی از آفریدههای او دارند، در میزان موفقیت تفاوت اساسی وجود خواهد داشت. او که به قدرت مطلق هستی وصل شده با فردی که به قدرت محدود چون خود تکیه کرده، یکی نیست. حق انتخاب هم برای افراد محترم شمرده شده است. یعنی هر کس میتواند در انتخاب حامی خود، گزینشگر باشد و میان خداوند و دیگران یکی را برگزیند؛ اما باید توجه داشته باشد که در صورت انتخاب غیر خدا، به همان شخص واگذار میشود و توفیقاتی که نصیب وی میگردد، براساس توانایی شخصی است که حمایتگریاش را پذیرفته است.
سپاس
حس تقدیر در افرادی که از تعادل روحی برخوردارند، بیشتر است. انسانها هر قدر سالمتر و در ارتباط با خودشان، احساس بهتری داشته باشند، درباره دیگران هم میتوانند رفتار شایستهتری نشان دهند. در روابط روزمره، به ازای دریافت خدمات از دیگران، با گزینه تقدیر و سپاسگذاری روبرو هستیم. در واقع، سپاس از لطف دیگران، حلقه نهایی کار است که با انجام نشدن آن، کار به شکلی ناقص رها شده و ذهن را به خود مشغول میسازد. در مسائل معنوی نیز، با دریافت نعمت از سوی خداوند، احساس نیاز به تشکر در ما به وجود میآید و زمانی که این رفتار سپاس اجرایی نشود، آرامش و لذت بهرهوری از نعمت در شکل صحیح خود نمود نمییابد. امام جواد علیهالسلام در نگاهی ظریف، شکر را چنین معرفی میکنند: «نِعمَةٌ لا تُشكَرُ كَسَيِّئَةٍ لا تُغفَرُ؛ نعمتى كه سپاسگزارى نشود، مانند گناهى است كه آمرزيده نشود». همانگونه که گناه بار سنگین روانی بر ما بار میکند، کار ناتمام دریافت نعمت و بیپاسخ گذاشتن آن نیز، چنین باری را بر ما تحمیل میکند.
دوست زهرآگین
دوستی، مقولهای پربهاست. نقش دوستان در زندگی انسان بر کسی پوشیده نیست. مهمترین نکته روانشناختی در این باره، تأثیر پنهان دوستیها بر شناخت، احساس و فکر آدمیان است. زمانی که دوستی در ظرف زمان تقسیم میشود، اثری ناخودآگاه بر انسان میگذارد که میتواند دین و دنیای او را در شعاع تأثیر خود قرار دهد؛ یعنی رفاقتها بردی به بلندای ابدیت انسانها دارند. بر همین اساس، در نکتههای ناب سخنان معصومان، با ظرافت زیادی به این موضوع توجه شده و همه در انتخاب دوست، به احتیاط و دقت مأمور شدهایم. در یکی از این سخنان از زبان مبارک امام جواد علیهالسلام میخوانیم: «إيّاكَ و مصاحَبَةَ الشِّرِّيرِ ؛ فإنّهُ كالسَّيفِ المَسلُولِ يَحسُنُ مَنظَرُهُ ، و يَقبُحُ أثَرُهُ؛ از همنشينى با بدكار بپرهیز؛ زيرا او همچون شمشير آخته است كه ظاهرش زيباست و نشانى كه مى گذارد، زشت». دوست بد گرچه ظاهری اجتماعی و جرئت مندی ستودنی داشته باشد، ولی در واقع ضربهای که به پیکره ایمانی و روانی انسانها وارد میکند، مانند اثر تیز شمشیری است که زیبایی ظاهریای ما را به سوی آن جلب کرده است.
جدال ایمان و هوس
امواج بیگانه درصدد شعلهور سازی تنور هوس و تنوعخواهی در مردمان این زمانهاند تا دیگر رضایتی باقی نماند و دیواری برای ایستادن وجود نداشته باشد. هجمههای فرهنگی با ادعای دروغین سرگرمسازی و ایجاد فضای تفریحی برای جامعه هدف ولی با نیت شوم فروپاشی تمدنها و ارزشها وارد این کارزار شده و از ابزارهایی چون ماهواره، اینترنت، تلفن همراه و مانند آن نهایت بهرهوری را میکنند. در این میان، شیوههای مقابلهای گوناگونی اتخاذ شده است که به دو گروه مقابله سختافزاری و نرمافزاری تقسیم میشود. از آنجایی که انسانهای با تحمیل میانه خوبی ندارند، به نظر میرسد روشهای نرمافزاری مانند تقویت ارزشهای بومی، آموزشهای اخلاقی خلاقانه، توجه دادن به پیامدهای تهاجم فرهنگی و نیز تغییر بافت فکری هر کدام از افراد جامعه، اثرگذاری بیشتری داشته باشد. در نگاهی دروندینی، بر روش مقابله نرمافزاری تاکید بیشتری شده و انسانها به جنگ تمایلات ناصحیح خویش میروند، به جای آنکه از بیرون کنترل شوند که البته آن هم در پارهای از موقعیتها از وظایف حکومت اسلامی شمرده شده و نوعی مرزبانی از حریمهای ارزشی است. در سخنی از امام جواد علیهالسلام، به نمونهای از مواجهه فکری و عاطفی با هوسگرایی اشاره شده است: «لَن يَسْتَكمِلَ العبدُ حقيقةَ الإيمانِ حتّى يُؤْثِرَ دِينَهُ على شَهْوَتِهِ، و لَن يَهْلِكَ حتّى يُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ على دِينهِ؛ بنده، هرگز حقيقتِ ايمان را به كمال نمىرساند، مگر آنگاه كه دينش را بر هوس خود ترجيح دهد، و هرگز به هلاكت درنمى افتد، مگر زمانى كه هوس خود را بر دينش ترجيح دهد.» زمانی که هوس در برابر ایمان قرار میگیرد، بدیهی است که رشد ایمانی هم یکی از وظایف فعالان فرهنگی و دینی جامعه به شمار میآید. بدین معنا که همپای محدود سازی، بهرهگیری از روشهایی که به افزایش سطح ایمان و رشد معنوی جامعه منتهی میشود، ضروری است تا این جدال به نفع سلامت ایمانی افراد به پایان رسد.
مال حرام
زمانی که فزونخواهی مالی همانند ویروسی به جان اقتصاد فرد و جامعه وارد شود، ممکن است نوعی مالی که به دست میآید و روش به دست آوردن آن، از اولویت و ملاک فاصله بگیرد. هنگام مسابقه مالی افراد جامعه با یکدیگر، این غفلت میتواند آسیبزا و حتی دودمان برانگیز باشد. به عنوان مثال، زمانی که رقابتهای مالی به کسب حرام منتهی شود، این مال آلوده در تولید نسل، روابط خانوادگی و نیز ارتباطات اجتماعی صحیح، لطمهای اساسی وارد میکند تا آنجا که فرمودهاند لقمه حرام، تخریبی به درازنای هفت نسل آدمیان با خود دارد. از این رو، روی تقوای مالی بسیار تاکید شده و خطر انفجار مالی که از حرام به دست میآید، در اخلاق و ایمان افراد گوشزد شده است. امام جواد عليه السلام يا امام هادى عليه السلام ـ به داوود صرمى ـ فرمود: «يا داوودُ، إنّ الحرامَ لا يَنْمي، و إنْ نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ، و ما أنْفَقهُ لَم يُؤجَرْ علَيهِ، و ما خَلّفَهُ كانَ زادَهُ إلَى النّارِ؛ اى داوود! مال حرام رشد نمى كند و اگر هم رشد كند، براى صاحبش بركتى ندارد و اگر از آن چيزى انفاق كند، پاداشى نخواهد ديد و آنچه پس از خود بر جاى گذارد ره توشه او به سوى دوزخ است.»
توبه بهنگام
توبه، یعنی بازگشت به تعادل و سلامت. فرد خاطی تا زمانی که از رنج احساس گناه رهایی نیابد، به نیرویی قابل تبدیل نمیشود و حرمت خود پایینی خواهد داشت که ممکن است دوباره او را به سوی ارتکاب و نافرمانی سوق دهد. رهایی از احساس گناه هم تنها به زبان نیست، بلکه در بعد عاطفی نیاز انزجار قلبی و در بعد رفتاری نیازمند جبران با رفتارهای شایسته یا همان اعمال صالح است. در آموزههای دینی، توبه یک واجب فوری شمرده شده تا سم مهلک گناه در جان و دل افراد نفوذ نکند و از آسیبهای بعدی و پیشروی این بیماری معنوی جلوگیری شود. در سخنی از امام جواد علیهالسلام در این باره میخوانیم: «تأخِيرُ التَّوبةِ اغْتِرارٌ، و طُولُ التّسْويفِ حَيْرَةٌ؛ به تأخير افكندن توبه، فريب و غفلت است و طولانى شدن و امروز و فردا كردن، مايه حيرت و سرگشتگى.»
قوانین دوستی
تفرد به معنای تکروی، خودمحوری و زندگی فردی، آسیبی است که با رشد رسانههایی چون تلفن همراه دامن افراد را گرفته است. هر قدر، انسانها از همدیگر دورتر شوند و حس نوعدوستی و دگرخواهی در آنها کمرنگتر شود، حال و روز نامناسبتری هم پیدا میکنند؛ زیرا سرشت انسانها بر تعامل و باهم بودن بنا نهاده شده است. توجه به رفتارهایی که رنگ و بوی انساندوستی در آنها بیشتر به مشام میرسد، از سفارشهایی است که در سیره و سخن خوبان میتوان فراوان دید و شنید. در نمونهای امام جواد علیهالسلام، برخورداری از سلامت نفسانی را در کنار نوعدوستی قرار داده و چنین میفرمایند: «ثلاثُ خِصالٍ تُجْتَلَبُ بهِنَّ المَحبَّةُ: الإنْصافُ في المُعاشَرَةِ، و المُواساةُ في الشِّدّةِ، و الانْطِواعُ و الرُّجوعُ إلى قَلبٍ سَليمٍ؛ سه خصلت است كه به وسيله آنها جلب محبت مى شود: رعايت انصاف در معاشرت با ديگران، هميارى ديگران در سختى، و برخوردارى از قلبى سليم و مهربان.»
آغاز خوب
داشتن برنامه برای انجام یک کار، قانونی است که مدیریت پروژهها به آن توجه میشود. زمانی که از یک کاندید طرح و برنامه مطالبه میشود، گواه این مطلب است که وی پیرامون حوزه مسئولیتی که قصد اداره آن را دارد، به خوبی اندیشیده و از ورود و خروج مناسب به آن حیطه به خوبی باخبر است. از طرف دیگر، آنگاه که خشت اول یک کار کج نهاده شود، چنین کاری به سرمنزل مقصود نخواهد رسید و بار کجی است که منزل نهایی را تجربه نخواهد کرد. از منظر روانشناسی نیز، داشتن طرح برای اجرای یک برنامه و حرکت بر اساس نقشه از پیش تعیین شده، اعتماد به نفس مجری را افزایش داده و توان او را در اجرای هر چه بهتر نقشه متمرکز میکند. امام جواد علیهالسلام به این نیاز چنین اشاره میفرماید: «مَن لَم يَعْرِفِ المَوارِدَ أعْيَتْهُ المَصادِرُ؛ هر كس نداند كارى را از كجا آغاز كند، از به سرانجام رساندن آن درماند.»
یک روایت، چند برداشت
سخنان بهترین انسانها، نقشه راهی هستند که حرکت بر اساس آن، مساوی است با رسیدن به کمال و یافتن راهی مطمئن برای زندگی پربار. در یکی از این نقشههای روشن و در سفارشی کامل از امام جواد علیهالسلام، رهنمودهایی آمده است که بخشی از آنها درصدد اصلاح نگرش ما به زندگی، رابطه با خداوند و در بخشی دیگر مدیریت رفتارهایی است که در صورت کجروی با بنبستهایی روبرو خواهیم شد. در این روایت طولانی از حضرت که به شکل چند رهنمود تفکیک شده است، هر آنچه را نیازمندیم، مییابیم و تنها ممکن است به تعبیر حافظ شیرازی «اسباب جمع داری و کاری نمیکنی» دچار کاهلیهایی در این باره شویم تا از راه باز مانیم و از همسفران جا مانیم. این رهنمودهای کاملا کاربردی، نیازمند زمان برای اجرایی شدن و نیز تبدیل شدن به یک سبک در نگاه و زندگی است که تقدیم میشود:
- چگونه درمانَد كسي كه خداوند كفيل اوست و چگونه بگريزد كسي كه خداوند جوينده و در تعقيب اوست؟!
- هر كه به غير خدا روي آورد، خداوند به همو وا گذاردش،
- هر كه ندانسته و بدون آگاهى دست به كاري زند، آنچه خراب مي كند بيشتر از آن چيزي است كه درست ميكند.
- با دلها آهنگ خداوند متعال كردن رسانندهتر به مقصود است تا با به رنج افكندن جوارح به وسيله عمل.
- هر كه از هوس خود فرمان برد، دشمن خود را به آرزويش برساند.
- هر كه از مدارا كردن فاصله گيرد، ناخوشايندي به او نزديك شود.
- هر كه راههاي ورود به كارها را نداند، راههاي خروج او را به زحمت اندازد.
- هر كه پيش از آزمودنْ تن به اعتماد سپارد، خويشتن را در معرض نابودي و فرجام رنجآور قرار دهد.
- هركه بيجهت از كسي گله و سرزنش كند، خود به خود هم از او راضي شود.
- سوار بر مركب شهوات چون به سر درآيد خدا بلندش نكند.
- اعتماد به خدا بهاي هر گران و ارزشمندي است و نردباني براي بالا رفتن به سوي هر بلندي است.
- از همنشيني با شخص پليد و شرور بپرهيز؛ زيرا كه چنين شخصي مانند شمشير بركشيده از نيام است كه خوش نما و بدزخم است.
- در كارهايت با تأنّي عمل كن تا به مقصود برسي يا بدان نزديك شوى.
- هرگاه قضاي الهي فرود آيد، فضا بر انسان تنگ شود.
- در خيانت كاري انسان همين بس كه امينِ خيانتكاران باشد.
- عزّت مؤمن در بينيازي او از خلق است.
- نعمتي كه شكر آن گزارده نشود، مانند گناهي است كه آمرزيده نشود.
- خشم كسي كه ستم او را خشنود ميسازد به تو زياني نرساند.
- كسي كه حسن نيّت برادرش او را راضي نكند، داد و دهش او نيز وي را راضي نگرداند.
منبع روایات: محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه(نرمافزار)، قم، دارالحدیث، 1377.
دیدگاهتان را بنویسید