افت تحصیلی در نوجوان
افت تحصیلی
تحصیل و یادگیری دانش، پروژهای طولانی مدت و پربازده است. یکی از نشانههای پیشرفت واقعی هم ادامه تحصیل و رسیدن به درجات بالای دانش است. در طول این مسیر ممکن است با افت و خیزهای فراوانی روبرو شویم. پس از پایان دوره راهنمایی و ورود به دوره دبیرستان معمولا نمونهای از افت تحصیلی به شکل باور نکردنی برای عدهای از دانشآموزان اتفاق میافتد.
پدیده ناخوشایند افت تحصیلی، تجربهای است که برخی از دانشآموزان آن را تجربه میکنند. این مسئله بیشتر زمانی اتفاق میافتد که مقطع تحصیلی تغییر میکند، محیط مدرسه یا شهر سکونت عوض میشود، دورههای جدید زندگی مانند نوجوانی آغاز میشود یا مشکلات خاصی مثل ورشکستگی مالی پدر، بیماری یکی از اعضای خانواده و دیگر مشکلات بروز میکند. برای شناسایی بهتر این موضوع و پیدا کردن راههای رهایی از آن با ما همراه باشید.
دلایل افت تحصیلی
.بلوغ و مسائل مربوط به آن:
یکی از دلایل افت تحصیلی، ورود به دنیای اسرار آمیز نوجوانی است. با ورود به این سرزمین ناشناخته، تغییراتی در ما ایجاد میشود که هزینه روانی زیادی را برای سازگار شدن با آن از ما میگیرد. مانند روزهای اولی که وارد یک شهر جدید میشوید و برای تدارک امکانات اولیه مانند مسکن، خوراک و دیگر نیازها زمان زیادی را صرف میکنید.
- تغییر محیط درسی:
تغییر مدرسه تحصیلی و دور شدن از دوستان باحال دوره راهنمایی که ما را یاد دوران کودکی و بازی و نشاط آن میکردند و ورود در مدرسهای که سال آخریهای آن ما را یاد آدمهای جدی و مصمم بزرگسال میاندازند هم ممکن است کمی توی ذوق بزند. برخی مجبور میشوند برای یافتن مدرسه مناسب قید دوستان چندین ساله را بزنند که این هم کار سختی است.
- کاهش انگیزه تحصیلی:
مثلا وقتی وارد دبیرستان میشویم، کم کم وسوسهها سراغ ما میآیند. سؤالات تازهای که باید هوشمندانه به آنها جواب داد تا از شرمندگی آینده خودمان در بیاییم. چرا باید درس بخوانم؟ بهتر نیست سراغ کار بروم؟ اگر از همین الان کار کنم، تا چهار سال دیگر میتوانم خیلی از چیزهایی که مایلم را تهیه کنم و سؤالات متنوع دیگر که برای یافتن جواب آنها یک کلید مهم وجود دارد: درس خواندن شخصیتت را ارتقا میدهد چه برای شما پول داشته باشد و چه نداشته باشد. میتوانی برای یافتن پاسخها مشورت کنی یا مطالعه هم داشته باشی. حتی میتوانی چند دقیقه از فکر طلایی خودت استفاده کنی تا با اطمینان در این مسیر گام بگذاری.
- کاهش تمرکز:
تمرکز شرط مهمی در یادگیری است. بارها تجربه کردهایم که یک صفحه از کتاب را چندین بار میخوانیم ولی هیچ مطلبی یادمان نمیماند؛ چون ذهنمان را متمرکز نکرده بودیم. با ایجاد تمرکز میتوانیم با زحمت کمتر نتایج بهتری را به دست آوریم. شرایط مناسب و دور از سر و صدا، زمان مشخص برای مطالعه، خواب کافی و نیز برخی از ورزشها مانند دارت میتواند در به دست آوردن تمرکز به ما کمک کنند.
- مشغول شدن به سرگرمیهای غیرمفید:
بازیهای رایانهای با تمام جذابیتها و خوبیهایی که ممکن است داشته باشند، وقتی بخشی از برنامههای ثابت روزانه ما میشوند، دیگر ذهنی برای مطالعه و تحصیل باقی نمیگذارند. قصه تماشای تلویزیون هم مشابه رایانه است. هیجان آبکی این برنامهها به مرور زمان در ما استرس بدنی و به دنبال آن به هم ریختگی ذهنی ایجاد میکند و ما را از موفقیت تحصیلی دلخواهمان دور میکند.
- دوستان بیانگیزه:
بعضیها مثل اینکه فقط برای منفی بافی و برجک زنی ساخته شدهاند. مرتب اعتراض میکنند؛ به همه چیز و همه کس. «بابا ول کن! اینا که درس خواندند به کجا رسیدند که تو تازه میخوای به اونها برسی! نمونهاش همین پسر خاله بابام که لیسانس داره اما الان توی ساندویچی کار میکنه و ….» به هر حال یادمان باشد که هر حرفی تاثیر خودش را دارد. وقتی با دوستان بیانگیزه پراعتراض رفاقت میکنید، مواظب ترکشهای این دوستی هم باشید.
بخشی از تصمیمگیریهای ما در دوره نوجوانی به دوستان و اطرافیان ما برمیگردد. اگر تعارف را کنار بگذاریم، جو گیر شدن بخشی از زندگی نوجوانی است. زمانی که چند نفر از دوستان ما به بهانههای مختلف نسبت به تحصیل همت کمتری از خودشان نشان میدهد، اولین زنگ هشدار برای ما به صدا در آمده است. از این پس، منتظر وسوسههایی باشیم که هر روز ما را با درس خواندن بیگانهتر میکند. در این شرایط، نوجوانان هدفمند و هوشمند، آرام و خاموش مسیر دوستی را تغییر میدهند و دنبال کسانی میگردند که در هدف با یکدیگر اشتراک داشته باشند. ما هم میتوانیم یکی از همان مثبتها باشیم.
- شرایط خانوادگی:
«انتظار بالای برخی از بابا و مامانها امانمان را بریده است. میدانیم که از سر دوستی است ولی وقتی موفقیتها را نمیبینند و تنها به آنچه در ذهن خودشان است توجه دارند، معلوم است که حال ما را بد میکنند. ای کاش یکی به مامانم میگفت که این قدر مرا با فامیلهای خودش مقایسه نکند».
نمیدانم در خانه شما چه میگذرد ولی میدانم که میتوان با هر شرایطی ساخت و سازگار شد. یکی از نشانههای هوشمندی هم این است.
8.نداشتن دوست همراه در این مسیر
همانطور که در احادیث ما هم امده است که اول همراهی برای خود انتخاب کن و بعد وارد مسیر شو و در ان گام بردار.
9.به خاطر دیگران
عدهای از نوجوانان با درگیر شدن در حاشیههای زندگی، خود را از یک تحصیل موفق محروم میکنند. یکی از این حاشیهها، لجبازی با خانواده است. گاهی سختگیری پدر یا مادر، سبب میشود که رگ غرور نوجوانی به جنبش درآید و برای انتقام از آنها، خودش را به افت تحصیلی دچار کند؟ به نظر شما چنین کاری بیشتر شبیه یک جوک نیست؟ اگر قرار است آینده من با همت خودم ساخته شود، پس لجبازی با دیگران برای چه؟ تمام تلاش والدینم به این خاطر است که من نتایج بهتری بگیرم و آینده مناسبتری داشته باشم؛ پس نبرد من یک جنگ خیالی و بیشتر شبیه مانورهای نظامی است. پیشنهاد میکنم به جای این خودزنی درسی، با مادر و پدرتان صحبت کنید یا برایشان بنویسید و ناراحتی خودتان را ابراز کنید. اگر نیاز شد از یک واسطه معتبر مثل یکی از اقوام که والدین شما آنها را قبول دارند، استفاده کنید. یا از مشاور بخواهید چنین وساطتی برای شما داشته باشد تا سختگیریهای اضافی دیگران معتدل شده و شما مسیر موفقیت را رها نکنید.
10.نداشتن هدف در این مسیر
دیدگاهتان را بنویسید